مبانی نظری هوش هیجانی و هوش منطقی
دارای 61 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
هوش هیجانی و هوش منطقی
فصل دوم:
«بررسي پيشينه پژوهش»
مفهوم نظري و ادبيات:
«هوش هيجاني، هوش منطقي»
و
بررسي روابط و تأثير آنها بر پيشرفت تحصيلي
دانشآموزان نخبهی مدارس تهران سازمان ملي پرورش استعدادهاي درخشان
مقدمه:
از جمله كلماتي كه همهی ما به طور مكرر آن را به كار مي بريم، كلمهی "هوش" است. دانشآموزي كه در تحصيلات موفق است را باهوش ميناميم و به همين گونه از همهی اقشارهاي جامعه، دانشجويان، كارمندان،كارگران و غیره كه به نحوي در شرايط تحصيلي و كاري، موفقيت كسب مينمايند، را با صفت "باهوش" ياد مي كنیم و هوش را مهمترين عامل براي موفقيت در تحصيل، شغل و به طور كلي در زندگي عادي به حساب مي آوريم. چه تعريفي از افراد باهوش داريم و چه انتظاراتي از آنها به جا و به مورد است؟ آيا امكانات و استعدادهاي بالقوه يك دانشآموز با ويژگي "باهوش"، صرفاٌ در حلقهی بسته تحصيلي و درسي، بروز وتجلي مي يابد، يا اينكه او داراي روحيات و خلق و درك و غیره نيز هست كه اگر امكان شكفتن بيابد، بر وضعیت تحصيلي نيز اثرات شگفتي را بر جاي مي گذارد. معمولاً دانشآموزان داراي هوش بالا، به دليل درك وسيعتر و سريعتري كه از اطراف خود دارند، از مشكلات بيشتري نيز برخوردار ميشوند، آيا مي توان با تكيه بر منبع عظيم هيجانها در وجود آنها و مديريت صحيح آن، بر مشكلات، از جمله عدم موفقيت تحصيلي، فائق آمد؟ اين پژوهش در نظر دارد ضمن بررسي مفهوم کلی"هوش " و"هوش منطقی" كه از گذشته و تاريخچه طولانيتري برخوردار است، مفهوم "هوش هيجاني" را نيز بازخواني كند. تقويت هوش هيجاني مي تواند زمينهساز بسياري از موفقيتها و پيروزيها و حصول به هدف در زندگي باشد و بالعكس فقدان و عدم درك و مديريت آن، آثار تخريبي در زمينههاي فردي و اجتماعي ايجاد مي كند. هوش منطقی يا استعداد تحصيلي، با انجام تستهاي گوناگون عدد و رقم كمّي يافتهاند ومي توان دانشآموزان را مورد سنجش وآزمون قرار داد، اما هوش هیجانی، سازهای نسبتا جدید در ادبیات روانشناسی است « واژه هوش هیجانی نخستین بار در سال 1990توسط سالووی و میر مطرح شد. ریشهی آن به هوش اجتماعی باز میگردد که در سال 1920 از سوی ثرندایک مطرح شد. صورتبندی سالووی و میر، یک مدل سه بخشی بودهاست که در آن هوش هیجانی به سه مقولهی ارزیابی هیجانات، تنظیم هیجانات واستفاده از هیجانات در حل مسایل تقسیم میشود (اسکوتی وهمکاران، 1998). هرچند که هستهی اصلی این مدل هیجان ا ست، با این حال تاکید عمدهی آن، بر کارکردهای اجتماعی و شناختی مربوط به هیجانات میباشد. در سال 1997، سا لووی و میر، مدل قبلی خود را اصلاح و یک مدل چهار طبقهای پیشنهاد کردند. در این مدل طبقات به ترتیب و از پایینترین سطح تا عالیترین سطح مرتب شدهاند که عبارتند از: درک وبیان هیجانات ، جذب هیجانات در تفکر ، فهم هیجانات ، و تنظیم توام با تعمق هیجانات . این تلقی از هوش هیجانی تحت عنوان مدل توانایی شناختی– هیجانی معروف است. این مدل به رفتارها وتواناییهای بالفعل و واقعی برای تشخیص، پردازش وکاربرد اطلاعات گرانبار از هیجان میپردازد (پتریدس، فردریکسون وفورنهام2004). اما برخی پژوهشگران هوش هیجانی را به صورت یک صفت (trait EI) در نظر میگیرند وآن را نه یک توانایی بالفعل، که یک استعداد یا آمادگی رفتاری تعریف میکنند. این برداشت از هوش هیجانی تحت عنوان مدل خودکار آمدی (ترکیبی) هیجانی معروف است (پتریدس، فردریکسون وفورنهام، 2004). بنابراین هوش هیجانی صفتی (ترکیبی) به مجموعهای ازآمادگیها و تمایلات رفتاری در بارهی توانایی شخص برای تشخیص، پردازش و کاربرد اطلاعات آکنده از هیجان و درک فرد از میزان آمادگیاش اطلاق میشود» (بخشیپور وهمکاران، 1385 : 30 ). پژوهش حاضر بر اساس مدل سه بخشی هوش هیجانی و رویکرد صفتی (ترکیبی) نسبت به آن انجام میشود و سعی دارد همراه هوش منطقی
، رابطهی آنها را با پیشرفت تحصیلی بررسی نماید.
دارای 61 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
هوش هیجانی و هوش منطقی
فصل دوم:
«بررسي پيشينه پژوهش»
مفهوم نظري و ادبيات:
«هوش هيجاني، هوش منطقي»
و
بررسي روابط و تأثير آنها بر پيشرفت تحصيلي
دانشآموزان نخبهی مدارس تهران سازمان ملي پرورش استعدادهاي درخشان
مقدمه:
از جمله كلماتي كه همهی ما به طور مكرر آن را به كار مي بريم، كلمهی "هوش" است. دانشآموزي كه در تحصيلات موفق است را باهوش ميناميم و به همين گونه از همهی اقشارهاي جامعه، دانشجويان، كارمندان،كارگران و غیره كه به نحوي در شرايط تحصيلي و كاري، موفقيت كسب مينمايند، را با صفت "باهوش" ياد مي كنیم و هوش را مهمترين عامل براي موفقيت در تحصيل، شغل و به طور كلي در زندگي عادي به حساب مي آوريم. چه تعريفي از افراد باهوش داريم و چه انتظاراتي از آنها به جا و به مورد است؟ آيا امكانات و استعدادهاي بالقوه يك دانشآموز با ويژگي "باهوش"، صرفاٌ در حلقهی بسته تحصيلي و درسي، بروز وتجلي مي يابد، يا اينكه او داراي روحيات و خلق و درك و غیره نيز هست كه اگر امكان شكفتن بيابد، بر وضعیت تحصيلي نيز اثرات شگفتي را بر جاي مي گذارد. معمولاً دانشآموزان داراي هوش بالا، به دليل درك وسيعتر و سريعتري كه از اطراف خود دارند، از مشكلات بيشتري نيز برخوردار ميشوند، آيا مي توان با تكيه بر منبع عظيم هيجانها در وجود آنها و مديريت صحيح آن، بر مشكلات، از جمله عدم موفقيت تحصيلي، فائق آمد؟ اين پژوهش در نظر دارد ضمن بررسي مفهوم کلی"هوش " و"هوش منطقی" كه از گذشته و تاريخچه طولانيتري برخوردار است، مفهوم "هوش هيجاني" را نيز بازخواني كند. تقويت هوش هيجاني مي تواند زمينهساز بسياري از موفقيتها و پيروزيها و حصول به هدف در زندگي باشد و بالعكس فقدان و عدم درك و مديريت آن، آثار تخريبي در زمينههاي فردي و اجتماعي ايجاد مي كند. هوش منطقی يا استعداد تحصيلي، با انجام تستهاي گوناگون عدد و رقم كمّي يافتهاند ومي توان دانشآموزان را مورد سنجش وآزمون قرار داد، اما هوش هیجانی، سازهای نسبتا جدید در ادبیات روانشناسی است « واژه هوش هیجانی نخستین بار در سال 1990توسط سالووی و میر مطرح شد. ریشهی آن به هوش اجتماعی باز میگردد که در سال 1920 از سوی ثرندایک مطرح شد. صورتبندی سالووی و میر، یک مدل سه بخشی بودهاست که در آن هوش هیجانی به سه مقولهی ارزیابی هیجانات، تنظیم هیجانات واستفاده از هیجانات در حل مسایل تقسیم میشود (اسکوتی وهمکاران، 1998). هرچند که هستهی اصلی این مدل هیجان ا ست، با این حال تاکید عمدهی آن، بر کارکردهای اجتماعی و شناختی مربوط به هیجانات میباشد. در سال 1997، سا لووی و میر، مدل قبلی خود را اصلاح و یک مدل چهار طبقهای پیشنهاد کردند. در این مدل طبقات به ترتیب و از پایینترین سطح تا عالیترین سطح مرتب شدهاند که عبارتند از: درک وبیان هیجانات ، جذب هیجانات در تفکر ، فهم هیجانات ، و تنظیم توام با تعمق هیجانات . این تلقی از هوش هیجانی تحت عنوان مدل توانایی شناختی– هیجانی معروف است. این مدل به رفتارها وتواناییهای بالفعل و واقعی برای تشخیص، پردازش وکاربرد اطلاعات گرانبار از هیجان میپردازد (پتریدس، فردریکسون وفورنهام2004). اما برخی پژوهشگران هوش هیجانی را به صورت یک صفت (trait EI) در نظر میگیرند وآن را نه یک توانایی بالفعل، که یک استعداد یا آمادگی رفتاری تعریف میکنند. این برداشت از هوش هیجانی تحت عنوان مدل خودکار آمدی (ترکیبی) هیجانی معروف است (پتریدس، فردریکسون وفورنهام، 2004). بنابراین هوش هیجانی صفتی (ترکیبی) به مجموعهای ازآمادگیها و تمایلات رفتاری در بارهی توانایی شخص برای تشخیص، پردازش و کاربرد اطلاعات آکنده از هیجان و درک فرد از میزان آمادگیاش اطلاق میشود» (بخشیپور وهمکاران، 1385 : 30 ). پژوهش حاضر بر اساس مدل سه بخشی هوش هیجانی و رویکرد صفتی (ترکیبی) نسبت به آن انجام میشود و سعی دارد همراه هوش منطقی
، رابطهی آنها را با پیشرفت تحصیلی بررسی نماید.
مبانی نظری هوش هیجانی و هوش منطقی
دارای 61 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
دارای 61 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.